برابری در اتوبوس

by

سوار اتوبوس شدم مثل همیشه شلوغ بود تنها جای خالی در اتوبوس کنار میله جدا کننده زنان و مردان بود همیشه این سوال داشتم که چرا وقتی همیشه قسمت خانم ها شلوغ هست ولی این قسمت از قسمت آقایان کوچکتر است؟ چرا اصلا برابر نیست… در همین فکر ها بودم که صدای برخورد جسمی با زمین توجهم را را به عقب جلب کرد با شگفت زدگی بسیار دیدم که نشان کمپین که به کیفم بود به زمین افتاده و پیر مردی در حال شوت کردن زیر آن است. ابتدا عصبانی شدم و خواستم پیر مرد را سرزنش کنم که پیرمرد پرسید «این چیه؟» من هم موقعیت را مناسب دیدم که هم آقا و هم خانم در این جا وجود دارد از کمپین بگویم…..

صدایم را کمی بالا بردم: گفتم «این نماد یک گروه است یک عده خانم و آقا که میخواهند با جمع آوری یک ملیون امضا قوانین تبعیض آمیز تغییر بدهند.» مثل شهادت و ارث دریک لحظه دیدم توجه خانم ها و آقایان به من جلب شده با خوشحالی می خواستم ادامه بدهم که پیرمرد گفت «چگونه می توانم امضا کنم؟» بیانیه را به پیرمرد دادم. پیرمرد امضا کرد. نشان کمپین در دستم بود پیرمرد در حالی که پیاده می شد گفت «چگونه می توانم از این ها داشته باشم؟» که من هم نشان کمپین را در دست پیرمرد گذاشتم با نگاهم پیرمرد در زیر باران دنبال می کردم که صدای خانمی نگاهم را از پیرمرد جدا کرد، خانم گفت «در مورد طلاق چی؟! در این مورد هم نابرابری بیداد می کند.» خانم های دیگر که کنار او بودند سرشان را در بیانیه کردند….

بر اثر بارندگی و سرمای هوا شیشه ی اتوبوس بخاری گرفته بود که روی آن بخار با انگشتم بزرگ نوشتم:

تغییر برای برابری

محمد شوراب

2 پاسخ to “برابری در اتوبوس”

  1. سیاوش Says:

    همیشه امضا گیرت بد جور ملسه! من شاهدم هر دفعه یه گونی امضا جمع کردی!! از شوخی گذشته محمد واقعا» فعاله. من خودم داشتم فکر می کردم تو این برف چه جوری برم امضا جمع کنم. یه راه حل باحال دادی: یه جوری توجه مردمو تو اتوبوس جمع کمپین کنم.

  2. خانومچه Says:

    چه ساده و موثر نوشته اید. پایدار و موفق باشید.

برای خانومچه پاسخی بگذارید لغو پاسخ